همانطور که از آیات کریمه و روایات ظاهر میشود، اهمّیت ذکر و تداوم بر ذکر الهی از اهمّیت منحصر به فردی، برخوردار است. به تعبیر دیگر، شیاطین در مواقع غفلت، انسان را صید میکنند. کما اینکه در روایت آمده که حتّی حیوانات هم وقتی از ذکر خدا غافل میشوند، دچار بلا یا صید صیّادان قرار میگیرند.
همانطور که از آیات کریمه و روایات ظاهر میشود، اهمّیت ذکر و تداوم بر ذکر الهی از اهمّیت منحصر به فردی، برخوردار است. به تعبیر دیگر، شیاطین در مواقع غفلت، انسان را صید میکنند. کما اینکه در روایت آمده که حتّی حیوانات هم وقتی از ذکر خدا غافل میشوند، دچار بلا یا صید صیّادان قرار میگیرند. ذکر دو نوع است:
1. ذکری که به عنوان بهترین وسیله کمالات انسانی و قرب به حق تعالی است که خود، نیازمند مباحثی وسیع و پر حجم میباشد و مجال بحث درباره آن در این مقاله نیست؛
2. ذکری که در مقابل غفلت بوده و به عنوان مبارزه با شیطان مطرح است و ما به قدر وسع و توان به آن میپردازیم.
از آنجایی که قلب، پر ارزشترین عضو وجودی انسان است و رسیدن به همه کمالات و مقامات انسان کامل در سایه تربیت و تزکیّه قلب است، شیاطین، هجوم و تخریبشان، در نهایت، در قلب انسان است. بنابراین به بیان نکتههایی در این مورد میپردازیم. قلب حرم الهی و بیت الله
و عرش الرّحمان است و حالاتی دارد که شناخت این حالات لازم است. در روایتی امام صادق(ع)میفرماید:
«حالات و حرکات قلب بر چهار نوع است. رفع و فتح وخفض (کسره) و وقف (سکون). پس رفع قلب در ذکر خدای تعالی است و فتح قلب در راضی بودن از خداوند و خفض قلب در مشغول شدن به غیر خدا است و وقف و سکون قلب در غفلت از خداست. آیا نمیبینی که وقتی انسان، با اخلاص، یاد عظمت خدا میکند. تمامی حجابها و پردههای قلب او برداشته میشود.»
قلب سلیم، زمانی حاصل میشود که قلب مُنیب شود؛ یعنی از حالات خفض و سکون، بیرون آمده ـ غفلت را کنار بگذارد و در آن انوار الهی، متجلّی شود و حالت برگشت و انابه به سوی حق تعالی و اولیای گرامیاش پیدا کند؛ امّا قلب سلیم که به عبارتی، سرمایه کمال انسانی و انسان کامل است، در قرآن به عنوان سرمایه تشیّع و زیربنای شیعهگری آمده است.
«در آخرت هم سرمایه فلاح و رستگاری است و متاع بازار آخرت، همین قلب سلیم است که خداوند مشتری آن است، در آنجا که میفرماید: «يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللهُ بِقَلْبٍ سَلِیم» قلب سلیم، قلب سالم از کفر و شرک و نفاق است و در قبول توحید و نبوّت و ولایت سلم و مطیع است و در مقام اخلاق، قلب سلیم، قلب سالم از رذائل اخلاقی، مثل حسد، کبر، کینه، حرص و طمع، بخل و ... میباشد؛ و در مقام عمل، قلب سلیم، قلبی است که انگیزه عمل را از آفات حفظ کند؛ مثل خلوص در عمل که از نیّت خالص سرچشمه میگیرد تا آفت ریاء و عجب و امثال آن را بزداید.
سلم در اعتقاد، با تفکّر و تعقّل و در اخلاق با مراقبت و تزکیّه حاصل میشود. از سلم در عقل و روح ونفس، تقوا حاصل میشود.
آیات قرآنی، دلالت بر این دارد که راز فلاحت و رستگاری، ذکر خداست آنجا که فرموده: «یٰا أَيُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا لَقیتُمْ فِئَـ[ً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللهَ كَثیراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون؛ ای کسانی که ایمان آورید، خدای تعالی را به یاد داشته باشید و ذکر او بسیار کنید تا رستگار شوید.»
از طرف دیگر در مذمّت غفلت و غافلان فرموده:
«أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ؛1
کسانی که چشم دارند و نمیبینند و گوش دارند و نمیشنوند و دل دارند و تفکّر ندارند، ایشان همچون حیوانات هستند؛ بلکه پستتر و گمراهتر، ایشان همان غافلانند.»
عوالم از امام عسکری(ع) نقل میکنند که:
«پیامبر(ص) فرمود: «ما پناه میبریم به خدا از شیطان رانده شده. پس به درستی که هر کس به خدا پناهنده شود از دست شیطان، خداوند او را پناه میدهد و از شرّ شیطان حفظش کند.»
دور ساختن شیطان به وسیله اذکار
الف) ذکرهایی که شیطان را دور میکند
دو صنف شیطان هست، شیطان جنّ که با ذکر لا حول و لا قوّه الّا بالله العلیّ العظیم دور میشود و شیطان انسی که با صلوات دور میشود.1
امیرمؤمنان(ع) فرمودند:
«ای کمیل زمانی که شیطان در سینه تو وسوسه (القاء افکار و نیّات بد) میکند، بگو: پناه میبرم به خدای قوی و نیرومند از خطرات شیطان گمراهکننده و پناه میبرم، به حضرت محمّد مرضی، از شرّ آنچه که مقدّر شده است و پناه میبرم به خدای مردم از شرّ جنّ و انس اجمعین و صلوات و درود خداوند بر محمّد و آل او باد. که در این صورت از زحمات و خطرات ابلیس و شیاطینش در امان میشوی؛ اگرچه همگی مثل ابلیس هستند.»
ابوجعفر(ع) فرمودند:
«به درستی که چون شیطان میشنود که بندهای میگوید: ای محمّد و ای علی تا از ایشان کمک بجوید، آب و ذوب میشود، همچون مس گداخته و آن زمان که میشنود که شخصی، نام دشمنی از دشمنان ما را میبرد و از آنها کمک میجوید، به هیجان و شور میآید و مغرور و خوشحال میشود.»2
ب) ذکر به اعتبار زمان حضور شیطان
جابر از ابی جعفر(ع) روایت میکند که:
«شیطان لشکریان خود را در دو شیفت شب و روز، پراکنده میکند تا مردم را به غفلت و گناه وادار کنند؛ بنابراین در این دو وقت، به خدای عزّوجلّ پناه ببرید، از شرّ ابلیس و جنودش و فرزندان خود در این دو ساعت به خدا پناه برید؛ زیرا وقت غفلت است.»
ج) ذکر به اعتبار مکافن حضور شیطان
بازار، بیت الخلاء، خلوت اجنبی
امیرالمؤمنین(ع) فرمود:
«مردی اعرابی از بنی عامر خدمت پیامبر(ص) آمد و سؤال کرد از بدترین مکانهای زمین و بهترین آنها. فرمود: بدترین مکانهای زمین، بازارها هستند که میدان و محلّ جولان ابلیس است که با پرچم خود هر صبح به آنجا میآید و تخت فرماندهی خود را (که اغواء و اضلال خلائق است) در بازار قرار میدهد و لشکریان و اولاد خود را در بین مردم پخش میکند تا اینکه عدّهای را به کمفروشی در کالا یا در تخلّف در وزن آنها در ترازو یا دزدی و دروغ در بیان جنس مورد بیع یا پخش اکاذیب دیگر وادار کنند و سبب فساد و تباهی در اقتصاد شوند. این شیاطین اوّل کسانی هستند که به بازار میآیند و آخرین هستند که بیرون میروند.»
و سپس فرمود که:
«بهترین اماکن روی زمین مساجد هستند که پیش خدا از همه جا محبوبترند.»
از بعضی احادیث، فهمیده میشود که در بیت الخلاء، شیاطین آزار و تصرّفاتی در عقل و حافظه انسان وارد میسازد، بنابراین با دستوراتی ما را از گزند و آفات آنها، هشدار داده و گوشزد نمودهاند. با ذکر اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم به این محل وارد شویم یا اورادی مانند آن، که در کتب مربوط به احکام تخلیه آمده است. نکته دیگر پوشاندن سر میباشد که، سبب حفظ از نفوذ شیاطین در مغز و عقل انسان میشود. احکام دیگری مثل صحبت نکردن، نخوردن و ننوشیدن غذا و آب در آن محل و نکات دیگری که در جای خود، به آن اشاره شده است.
امّا مکان خلوت با اجنبی هم، از مواردی است که شیاطین فعّالیت کرده و سبب ارتکاب معاصی میشوند. مثل حدیثی که ابلیس به حضرت نوح(ع) گفت که بپرهیز در جایی که تو با زن اجنبی خلوت کنی که من سومی شما خواهم بود تا شما را به حرام به هم نزدیک نمایم. برای اهل مراقبت این نکته لازم به تذکّر است که در جایی که احتمال وسوسه شیطان و افتادن به گناه میباشد، وارد نشویم و با این احتیاط، راه تسلّط شیطان و نفس را بر خود ببندیم؛ وگرنه ممکن است که مبتلا شویم به امتحان سختی که همچون یوسف صدّیق(ع) یا ابن سیرینها توانستند جان سالم از آن به در ببرند و افراد زیادی در چنان امتحانی، مردود و مغلوب گشتند.
1. سوره اعراف (7)، آیه 179.
1. قطره ص 57 از مجموعه شهیدان.
2. انوار النعمانیه ص189.
3. سفرجل به معنای بِهْ هم آمده است.
4. بحار الانوار ج63.
5. تحف العقول ص308.
سیدجواد مجتهدی
نظرات شما عزیزان: